انشا کوتاه با زبان شعر درباره زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد انشای زبان سرخ سرسبزی میدهد بر باد بازافرینی زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد باز افرینی زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد انشایی کوتاه در مورد ضرب المثل زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد حکایتی کوتاه درباره زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد داستان کوتاه درباره ی زبان سرخ سرسبز میدهد برباد شعر زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد

زبان سرخ سر سبز می‌دهد بر باد

تو همان قند عسل شیرینی
هر سخن مثل غزل هر کلمه مثل سراب
دل به تو می بازم اما باز
باز هم می‌آید
آن شبی که میزنی خنجری در قلبم
با زبان سرخت
خون را جاری کن در اقیانوست
تو همچون انعکاس قمری
گاهی سرخ گاه بی گاهی تلخ
مثل گندم تلخی تلخ نشو جان دلم
میدانی که دلم در زمانی که دلت تلخند می‌گوید
میگسلد جان مرا...
با زبان سرخت شیرین باش مثل انار
سخنانی همچون درد بی درمانی
راست می‌گفت همان پیر عجم
((زبان سرخ سر سبزت دهد بر باد))