چگونه اوقات فراغت خود را در زمان قرنطینه بگذرانیم

تعطیلات عید کرونایی

 

ایرانیان عید متفاوتی را پشت‌سر گذاشتند، میلیون‌ها نفر در خانه ماندند و دید و بازدیدها و صله‌رحم خانواده‌ها به فضای مجازی کشیده شد. عید امسال بیماری کرونا چنان سایه‌ای بر زندگی ایرانیان انداخت که بسیاری از رسوم چند هزار ساله شکل عوض کردند. اما در کنار این کرونا به فرصتی برای تجربه‌های متفاوت و جدید و البته تلخ و شیرین حضور خانواده‌ها در روزهای و ساعت‌های مستمر در کنار هم بدل شد؛ تجربه‌ای که تاکنون شاید کمتر برای این روزهای طولانی رخ داده بود و همه‌‌چیزش جدید بود. خبرنگار روزنامه همشهری با تعدادی از شهروندان درباره تجربه‌های این روزها گفت‌وگو کرده است.
امیرعلی 25ساله دانشجوی ارشد عمران می‌گوید: «من و برادرم محمد‌حسین در صفحه‌های شخصی خود در شبکه‌های اجتماعی مردم را به چالش‌های مختلف دعوت می‌کردیم و دوست داشتیم تاجایی که می‌توانیم افراد را به شاد بودن و کارهای سرگرم‌کننده دعوت کنیم؛ مثل ورزش کردن، معرفی کتاب، نواختن ساز در خانه، گوش دادن به پادکست، گذاشتن قسمت جالب کتاب‌هایی که مطالعه کردیم و فروش بازی‌های فکری.»
او در ادامه می‌گوید: «مادر و پدرم سابقه بیماری دارند به همین‌خاطر و باتوجه به تأکید پزشکان ما در این مدت اصلا از خانه بیرون نرفتیم و فقط دوبار برای خرید از خانه خارج شدیم. البته باید بگویم که برای پدر و مادرم در عید خانه ماندن خیلی سخت بود چون ما خانواده پرجمعیتی هستیم و هرسال روزهای عید شلوغی را پشت سر می‌گذاشتیم و امسال عید خانه سوت و کور بود و این برای پدر و مادرم سخت بود و به همین‌خاطر من و برادرم تلاش کردیم فضای مفرحی را برای پدر و مادرم به‌وجود بیاوریم. برادرم یک ساعت‌هایی بلند، بلند برای همه کتاب می‌خواند، چندباری در کنار هم فیلم دیدیم همچنین کلی با هم بازی کردیم که اتفاقا خیلی هم جالب بود و کلی انرژی به همه ما داد و به‌نظرم باعث شد نسبت به قبل به هم نزدیک‌تر شویم.» 
سارا 38سال دارد که روزهای قرنطینه خانگی را با 2فرزندش سپری کرده است؛ کودکانی که به‌دنبال تعطیلی مدارس تقریبا یک ماه و نیمی هست که در خانه هستند. او هم می‌گوید که روزهای در خانه ماندن باعث شده روابط او و فرزندانش صمیمی‌تر شود؛«واقعا ساعت‌ها کنار فرزندانم بودن خیلی لذتبخش بود ولی خب ماجراهای خودش را هم داشت (باخنده). اینکه 2 نوجوان را بتوان در خانه نگه‌داشت واقعا کار سختی بود. ما در این روزها کلی کاردستی کنار هم درست کردیم و به تجربه‌های جدیدی مثل پختن نان و خلق بازی رسیدیم. کلی فیلم ندیده و کتاب نخوانده را فرصت کردیم که بخوانیم و البته در خانه تلاش کردیم بازی هم کنیم و هر روز جوری که همسایه‌ها شکایت نکنند، ورزش و بازی هم می‌کردیم.» او در ادامه می‌گوید: «البته سیستم آموزشی نامناسب و  سردرگمی‌هایی که در آموزش‌های درسی وجود داشت کمی بچه‌ها به‌خصوص دختر بزرگم را کلافه کرد و من در انجام تکالیفش مجبور شدم قدم به قدم با او همراه شوم که واقعا کار سختی بود. برای پسرم -پارسا- هم برگزاری آزمون زبان درحالی‌که هنوز کتاب تمام نشده بود باعث تعجب ما شد.»
اما اگرچه بسیاری از خانواده‌ها روزهای در خانه ماندن را به فرصت و زمانی برای صمیمیت و افزایش روابط بدل کردند ولی در روی دیگر سکه ماندن در چهاردیواری کوچک خانه، در برخی از خانواده‌ها به چالش‌های بین اعضا دامن زد. محمد 25ساله که روزهای قرنطینه و تعطیلات عید را در خانه با پدر و مادرش به قول خودش «سرکرده» است، می‌گوید: «در این تعطیلات عید 2بار من و پدرم دعوایمان شد و یک‌بار هم مادر و پدرم سر رفتن و نرفتن به خانه مادربزرگم دعوای حسابی کردند البته همه این دعواها در نهایت با آشتی ختم به خیر شده است ولی خب اگر واقعی بخواهم بگویم روزهای سختی بود و حالا همش منتظر هستم که به سرکارم برگردم.» او که کارمند یک شرکت کامپیوتری است می‌گوید: «تفاوت سلیقه، نگاه و فاصله سنی من و پدر و مادرم باعث شده که کلا نتوانیم ارتباط چندانی با هم داشته باشیم. من در روزهای تعطیلی بیشتر دوست داشتم در اتاق خودم باشم ولی پدر و مادرم دائم به من غر می‌زدند و می‌گفتند که من به آنها بی‌توجه هستم.»

وسواس کرونا
این خانه‌نشینی‌ها و تعطیلی مدارس و آموزشگاه‌ها باعث شده تا دانش‌آموزان که امسال کنکوری هستند هم اگر چه زمان بیشتری برای درس خواندن دارند ولی سردرگم تاریخ برگزاری آزمون باشند و از شرایط پیش آمده به‌شدت کلافه شوند. هستی دانش‌آموز کنکوری می‌گوید که ذوق فوت کردن شمع تولد 18سالگی و ورود به سن قانونی برای گرفتن گواهینامه و حساب بانکی دارد اما همه را به بعد از کنکور موکول کرده است؛«کلاس‌ها که تعطیل شده و نگران زمان کنکور هستم و اینکه از دیگران عقب بیفتم. از طرفی به‌دلیل بسته شدن کتابخانه‌ها مجبور هستم برخلاف عادت همیشگی در خانه درس بخوانم که کارم بسیار سخت شده است چون من یک برادر کوچک دارم و واقعا کلافه شده‌ام.» او که از کند بودن اینترنت در برخی از روزها هم شکایت دارد می‌گوید:«هنگ کردن گوشی و سرعت پایین اینترنت هم در این مدت باعث شد که مشکلاتی را در دادن آزمون‌های آنلاین پیدا کنم.» او درباره مشکلات دیگر روزهای قرنطینه و در خانه ماندن می‌گوید: «پدرم به‌دلیل شرایط کاری‌اش در این روزها سرکار می‌رفت و مادرم دائم نگران است که ما کرونا بگیریم برای همین همیشه استرس دارد و به‌نظرم دچار وسواس شدید شده است. خانه ما کلا بوی مواد ضدعفونی گرفته و هرقدر هم که به مادرم اعتراض می‌کنم می‌گوید که این کار برای خودمان بهتر است.»
شکوفه 30ساله که به‌تازگی صاحب فرزند شده و همسرش شغل آزاد دارد هم نگران دخل و خرج زندگی‌شان است، او می‌گوید: «امسال نخستین سالی بود که شوهرم که فروشنده است مجبور شد کارش را به‌خاطر کرونا تعطیل کند و در خانه بماند، راستش شاید چند روز اول برایمان خیلی متفاوت و خوب بود که کنار هم بودیم اما بعد از چند روز همسرم نگران وضعیت کسب و کارش شد و حالا هم نگران هستیم که قسط‌هایمان عقب بیفتد. ما فکر می‌کردیم که این شرایط تمام می‌شود ولی حالا که کل جهان با کرونا درگیر شده و هر روز آمار مبتلایان در کشور بیشتر می‌شود خیلی نگران هستیم چون مشخص نیست این ماجرا چه زمانی تمام می‌شود. عمده فروش و درآمد شوهرم مربوط به شب عید است ولی حالا با قرض کردن از دیگران سعی کردیم شب عید را پشت سر بگذاریم و کمی از پول مردم را پرداخت کنیم اما چیزی که ذهنمان را در تمام روزهای تعطیلات درگیر کرده این است که آخر این ماجرا چه می‌شود؟» او همچنین می‌گوید: «برای تزریق واکسن دو ماهگی دخترم بسیار نگرانم چون مراکز درمانی آلوده هستند و امیدوارم تا رسیدن تاریخ نوبت بعدی تزریق واکسن شهر به حالت عادی بازگردد.»