بازنویسی ضرب المثل دشمن دانا که غم جان بود بهتر از آن دوست که نادان بود
انشا درباره دشمن دانا که غم جان بود بهتر از آن دوست که نادان بود
مقدمه: خوب است آدم ها قبل از اعتماد و دل بستن ، دوست را از دشمن تشخیص دهد. شاید در نظر اول سخت یا غیرممکن باشد اما یقینا پیشگیری خیلی بهتر از درمان است.
تنه انشاء: با یک امتحان ساده یا تحقیقی ساده می توان پی برد که فرد روبه رویت دوست است یا گرگی در لباس میش که آمده است و جانت را بدرد و از مال و راز و اعتمادت چنگی بزند و ببرد. اما در بعضی از موارد در می یابیم که دشمن دانا بهتر است از دوست نادانی که در کنارت قرار دارد اما هر روز بیشتر از دیروز تو را به اعماق حماقت و نادانی می کشاند.
چنین فردی تو را با خود همراه می سازد و مانع پیشرفت و ترقی تو خواهد شد و در بعضی موارد این امکان وجود دارد که با کار یا حرف هایی که از سر جهل و نادانی می گوید سرت را به باد دهد اما دشمن دانا، خود می داند که کی و چگونه با تو به مبارزه بیاید و با فکر و حرکاتی حساب شده تو را به میدان مبارزه دعوت کند.
چه بسا ممکن است تو را وارد رقابتی کند که منجر به تلاش بیشتر تو و بالا آمدن تو شود. شاید غم جان باشد اما دانا است و تو را با خود دانا می سازد و اینگونه افراد بهتر اند از دوست نادان که تو را نادان می سازد.
نتیجه گیری: انتخاب هم نشین و دوست خوب یکی از چالش های زندگی است که گاهی ممکن است تو را به قعر زمین کشاند یا به اوج آسمان، اما انتخابش با خودت است که دوست نادان را برگزینی یا که دشمن دانا