انشا در مورد روزه گرفتن بهترین انشا درباره ماه رمضان انشا ادبی در مورد ماه رمضان انشا کوتاه درباره ماه رمضان انشا در مورد ماه رمضان با مقدمه انشای زیبای ماه رمضان انشا توصیف ماه رمضان انشا در مورد ماه رمضان پایه هفتم
انشا در ادامه مطلب
هر دفعه که ماه رمضان میشه و خانم معلم رو جو می گیره و به ما میگه درباره فضیلت های این ماه انشا بنویسیم یاد دهان های بدبویی می افتم که در فشار جمعیت داخل اتوبوس، ته مشام من را نشانه می گیرند و من را هم از ثواب روزه داری محظوظ می کنند «این کلمه محظوظ رو از بابام یاد گرفتم که هر وقت یارانه اش رو واریز می کنن میگوید واقعا محظوظ شدیم».
درست که هنوز میشه بی ترس و لرز روزه خواری کرد چون به هر حال من یک پسربچه ام اما یک جوی ملت رو می گیره که موقعی که بطری آب را رو به آسمان گرفته ای و داری از آب خوردنت لذت می بری یک نگاه کج و اریب از طرف یک پیرزن فسیل شده کافی است تا آن آب خنک برایت زهرمار شود.
اما انشای من:
ماه روزه برای بزرگترها فواید زیادی دارد از جمله این که می توانند صبح ها یک ساعت و خورده ای بیشتر بخوابند«چون برای طاعات و عبادات و سیاحات در شبهای این ماه اداره ها دیرتر شروع به کار می کنند»؛ صبحانه شان را با فراغ خاطر در منزل صرف کنند، هیجان مخفیانه چیز خوردن در مخفی ترین اتاق اداره و دور از چشم پاچه خواران و جاسوسان را تجربه کنند.
ضمن این که همه ی ی آحاد ملت بیشتر از قبل قدر فضای مقدسی به اسم دستشویی را می دانند که محل خلوت انها با سیگار و شکلات و هله هوله های شکم پرکن می شود. برای آنهایی که روزه میگیرند هم این فایده را دارد که بهانه ای پیدا کنند برای لمباندن هرچه بیشتر انواع خوراکی ها در افطار و سحر و این که بی آنکه اهل و عیال غر به جان شان بزنند از عصر تا افطار یک گوشه بیفتند و با لب تشنه خرناس بکشند.
برای آخوندها هم فرصتی می شود که یک جمعی پیدا کنند که هاج و واج به حرفهای بی سر و ته آن ها در مسجد و تلویزیون و نمیدانم کدام خراب شده دیگر گوش دهند و باخبر شوند که مثلا هر قطره از غسل جنابت در ماه رمضان چقدر ثواب بیشتری دارد و یا آیا فلان قدر از فلان کار روزه را باطل می کند یا نه!
تازه آخوندها از یک نظر دیگر هم مهم میشوند و آن این که میتوانند ملتی را چند ساعت پای تلویزیون نگه دارند تا بفهمند آیا ماه دیده شده است یا نه. آن هم توسط پیرمردهایی که صد سال را شیرین دارند و نوری در چشمشان نمانده که بخواهند قرص کامل ماه را ببینند تا چه برسد به آن هلالی که از ناخن نازک تر است لامصب.
خلاصه برای همه ی ی ابنای بشر این ماه مبارک است و همین طور خیر و برکت است که ازآن می بارد موقع افطار که می شود مینشینم یک گوشه و به چهره تغییر کرده کسانی که روزه گرفته اند زل می زنم که لحظه شماری می کنند برای خوردن این همه ی ی چیز: آش و حلیم و زولبیا و پنیر و سبزی و برنج و مرغ. چهره ها دراین موقع روز عوض میشوند و یک حرصی در انها می آید که بیا و ببین.
تازه این حرص انها را دو سه ساعت قبل از افطار در صف های حلیم و نان و آش سرپا نگه می دارد آن هم در حالی که همه ی ی مغازه ها از مکانیکی گرفته تا سوپرمارکت یک میز جلوی ورودی شان گذاشته اند و روی آن نوشته اند: حلیم تازه با گوشت گوسفندی یا آش رشته خانگی.
این که می گویند آدم وقتی روزه می گیرد یاد گرسنه ها و قحطی زده ها می افتد درست می گویند…خلاصه این ماه پر از برکت است فقط باید خم شوید و این برکت ها را از روی زمین جمع کنید…
این بود انشای من