انشا سفرنامه یازدهم انشا در قالب سفرنامه انشا سفرنامه مشهد انشا زمان و مکان پایه یازدهم انشا با مقدمه بدنه نتیجه انشا سفرنامه من انشا سفرنامه کوتاه انشا گسترش محتوا زمان و مکان
انشا سفرنامه یازدهم انشا در قالب سفرنامه انشا سفرنامه مشهد انشا زمان و مکان پایه یازدهم انشا با مقدمه بدنه نتیجه انشا سفرنامه من انشا سفرنامه کوتاه انشا گسترش محتوا زمان و مکان
انشا در قالب سفرنامه انشا سفرنامه کوتاه جواب انشا های نگارش یازدهم انشا سفرنامه من انشا سفرنامه مشهد انشایی با رعایت مراحل نوشتن پایه یازدهم شعر گردانی درس پنجم نگارش یازدهم انشا نگارش یازدهم
ابر پنبه ای در گوشه ایی از آسمان در حالی که همراه با نسیم ملایم باد از این سو به سوی دیگر مانند گهواره ایی تاب می خورد رو به آسمان گفت: ای آسمان تو که پهنایت آنقدر وسیع است که انتهایت را نمی بینی و بر سرتاسر زمین همچون سقفی بزرگ برافراشته ای خسته نمی شوی؟ آسمان که به حرکت پیچ و تاب ابر نگاه می کرد با لبخندی به بزرگی دلش گفت: نه. من از اینکه همه ی مخلوقات مرا به عنوان سرپناه خود می دانند بسیار شادم و از این اصلا خسته نمی شوم اما تو چه؟ تو از اینکه هر تکه ی وجودت در قسمتی جداگانه پخش و پلا شده است ناراحت نمی شوی؟ ابر از مصاحبت با آسمان خوشحال بود گفت:
به سايت خوش آمديد !
براي مشاهده مطلب اينجا را کليک کنيد